Select Page

مقصود از این مقایسۀ بین سیستم‌های مختلف اقتصادی این است که خواننده قدرت، ضعف آنها درک کند و درنتیجه بینش خلاصه‌ای از سیستم های اقتصادی متداول پیدا کند. در این مقاله، تجزیه و تحلیل مقایسه ای از یک راه مناسب و قابل دسترس دقیقا همین جنبه‌ها را برجسته می کند.

اقتصاد تا حد زیادی بر حول چهار محور می‌چرخد:

  • چه تولید خواهد شد؟
  • چگونه تولید خواهد شد؟
  • برای چه کسی باید تولید شود؟
  • چه کسی می‌خواهد مالک عوامل تولید باشد؟

اساساً می توان سه سیستم مختلف اقتصادی را برای این کار پیدا کرد!

۱) اقتصاد بازار سرمایه داری (دریافت در پی توانایی شخص)

  • آنچه درخواست می‌شود تولید هم می‌شود. اگر مردم تلویزیون می‌خواهند پس تولید می‌شود.
  • هر کسی می تواند یک کسب و کار را شروع کند. لذا شرکت‌های خصوصی رشد می کنند.
  • رقابت شدید بین شرکت‌ها در جریان است. همهٔ کسبه می خواهند مردم از آنها خرید کنند.
  • دستمزدها توسط بازار تعیین می‌شوند یعنی عرضه و تقاضا تعیین می‌کند که حقوق و دستمزد خوب یا ضعیف است. اگر تقاضای زیادی برای مهندسان وجود داشته باشد و کمبود آنها برقرار باشد پس نزاع برای آنها در می‌گیرد و کسی که بهترین دستمزد و حقوق را پرداخت کند مهندسی جدید بدست می‌آورد.
  • قیمت توسط بازار تعیین می‌شود. عرضه و تقاضا تعیین می‌کنند چه چیزی گران و یا ارزان قیمت است.
  • تمام سود به صاحب / صاحبان می‌رسد.

مزایا: (همیشه می توانند به بحث گذاشته شوند !!!!!!!)

  • تغییرات سریع در صورت وقوع شرایط جدید.
  • کارآمدی در استفاده از منابع.
  • قیمت پایین و کیفیت خوب.
  • آنچه که مردم می خواهند تولید می‌شود.
  • توسعهٔ پایدار، برای جلب مشتریان بیشتر ولوو اتومبیل های بهتر و بهتری را تولید می‌کند.
  • آزادی(!) خلاقیّت و ابتکار در پی دارد.

معایب: (همیشه می توانند به بحث گذاشته شوند !!!!!!!)

  • تولید حتی محصولات بی فایده، به عنوان مثال الکل، تنباکو، و چیزهایی که برای محیط زیست مضر هستند.
  • مردم را در مورد چیزهایی که لازم ندارند گول می‌زنند. تبلیغات زیاد.
  • رقابت کشنده، که منجر به استرس و فرسودگی شغلی می‌شود. کار کشیدن بیشتر در زمان کمتر(!)
  • حذف کردن و رقابت برای بهره وری و کارآمدی بیشتر و بیشتر منجر به بیکاری خیلی‌ها می‌شود. شرکت‌ها تولید را به کشورهای ارزان تر منتقل می‌کنند و یا کارکنان را با ماشین آلات جایگزین می‌کنند. شاید حتی هم محیط زیست و هم کارکنان را به خاطر پیگیری مستمر برای سود بیشتر و بیشتر نادیده بگیرند.
  • تورم. رقابت های دائمی برای عوامل تولید، از جمله رقابت برای مواد اولیه، نیروی کار و سرمایهٔ خالص، ایجاد کمبود می‌کند و قیمت‌ها را بالا می‌برد و در نتیجه تورم رخ می‌دهد.
  • آنهائی که مورد تقاضای حرفه‌ای بیشتری هستند حقوق بالا دریافت می‌کنند و دیگران دستمزدهای پایین. چیزی که باعث شکاف بیشتر بین فقیر و غنی میشود. ضعیف‌ها حذف می‌شوند.
  • فقط کسانی که توانائی خرید دارند می‌توانند آنچه را که نیاز دارند بخرند.
  • استسمار بیش از حد از منابع. هدف این است که بیشتر و بیشتر فروش کنند. آیا هرگز کفایت می‌کند؟
  • نوسانات دائمی در اقتصاد، بالا و پایین، پایین و بالا.

۲)اقتصاد برنامه ریزی شده / کمونیسم (دریافت در پی احتیاج)

  • سیاستمداران / دولت برنامه ریزی می‌کنند که چه چیزی تولید شود.
  • همه شرکت ها، مواد خام و غیره متعلق به دولت / جامعه، به عبارت دیگر متعلق به همگان است.
  • بدون رقابت کسب و کار. چرا با خود به رقابت پرداخت؟
  • دستمزدها توسط برنامه ریزان، به عبارت دیگر توسط سیاستمداران تعیین می‌شود.
  • قیمت ها توسط برنامه ریزان، به عبارت دیگر توسط سیاستمداران تعیین می‌شود.
  • سود به دولت / جامعه یا به عبارت دیگر به همگان می‌رسد.

مزایا: (همیشه می توانند به بحث گذاشته شوند !!!!!!!)

  • خطر فرسوختگی شغلی کمتر است چرا که هیچ رقابت کشنده‌ای وجود ندارد.
  • هیچ تفاوت عمده‌ای در حقوق و دستمزد وجود ندارد. عادلانه.
  • خطر ابتلا به تورم همانند بازار سرمایه نیست چرا که قیمت‌ها و دستمزد‌ها برنامه ریزی شده‌اند.
  • می توان از تولید محصولات و خدمات بی فایده جلوگیری کرد و تصمیم به تولید تنها چیز‌های مفید گرفت.
  • از شر تبلیغات راحت است.(!)

معایب: (همیشه می توانند به بحث گذاشته شوند !!!!!!!)

  • انگیزهٔ ضعیف. چرا باید تلاش کرد در صورتی که به هر حال هیچ چیزی را به کیف پول نمی‌افزاید.
  • مشکل یا غیر ممکن است که برنامه ریزی دقیق برای تمام جزعیات تولید کرد، خطر تقلب و یا کسری محصولات به این دلیل که برنامه ریزان اشتباه برنامه ریزی کرده‌اند. ۱۰۰۰۰ مهره گم شده، آنوقت چه کار با تراکتور‌ها باید انجام داد؟
  • بدون رقابت این خطر وجود دارد که تولید توسعه پیدا نکند. چرا باید اتومبیل های بهتری ساخت اگر هیچ رقیبی وجود ندارد؟
  • آنچه مردم می خواهند تولید نمی‌شود. به جای ماشین ظرفشویی، ماشین لباسشویی، تخت خواب، لباس، و غیره فولاد برای صادرات تولید می‌شود.
  • سازگاری کند با موقعیت‌های جدید. اگر مردم ماشین تحریر نمی خواهند، کل برنامه ریزی واژگون می‌شود و همه چیز باید دوباره انجام شود.
  • برنامه ریزی بد و انگیزهٔ ضعیف باعث می شود محصولات به پایان برسد (و یا در انبار گذارده می‌شوند چرا که هیچ کس آنها را نمی‌خواهد). ایجاد صف‌های طولانی. در عرض ۱۰ سال شاید بتوان ماشین جدید خود را دریافت کرد.
  • خطر فساد و سوء استفاده از قدرت وجود دارد به دلیل اینکه هدایت از سطوح بالا به پایین است و ترتیبات سلسله مراتبی وجود دارد.

۳) اقتصاد مختلط (دریافت در پی لزوم و توانایی.)

می خواهد اثرات منفی اقتصاد بازار سرمایه داری را اصلاح کند.

  • همانند یک اقتصاد بازار سرمایه داری است، اما برخی از چیزها که از سوی جامعه / سیاستمداران برنامه ریزی شده مانند آموزش و پرورش، بهداشت، زیرساخت ها، فروش مشروبات الکلی و مواد داروئی.
  • همچنین قوانینی وجود دارند که از مردم محافظت می‌کنند مانند حفاظ اشتغال، قوانین ایمنی و سلامت محیط کار، مزایای بیکاری و کمک هزینه‌های اجتماعی. در نتیجه جامعه مسئولیت کسانی را که به دلیل رقابت کشنده با مشکلات برخورد می‌کنند به عهده می‌گیرد.